سلام خدمت شما عزیزان دل
اول اینکه بگم امروز امتحان دارو خیلی خیلی سخت بود ولی خوب ردش کردم
.....
خوب امروز میخوام درباره‌ی یه موضوع مهم صحبت کنم به عنوان اولین یادداشت : به نظر من هر کسی در درون خودش یه دکتر حسابی و یه پروفسور سمیعی داره و به صورت مشهود روز به روز از این موقعیت‌های خوب دور میشه
بعضی‌ها البته این مسئله رو وصلش میکنن به موضوع‌های دینی و میگن اینکه من الان اینطورییم قضاوقدره!!! عزیزمی که این اعتقاد رو داری بدون که خدا تو رو با اختیار آفریده و منظور از این جمله اینکه خدا کاری که باید بشه و میشه رو میدونه (یعنی من مثلا این خودکاره رو میخوام بندازم ولی نمیدازم چون تقدیر رو تغییر بدم؛ نه نه این اشتباهه خدا کاری که آخر انجام میدی رو میدونه مثلا شاید ده دقیقه بندازم یا اصلا نندازم)
در کل سعی کنید همیشه برای رسیدن به مراتب بالاتر در چیزی که علاقه دارید تلاش کنید و اگر به چیزی که نمیخواستید نرسیدید بدونید مصلحت بوده (اگر توکل کرده باشید و برای هدف تلاش)
خوب عشقای من خیلی حرف زدم
راستی اگه براتون هم زحمتی نباشه یه #تبلیغ‌واسه‌سایتم هم بکنید خوشحال میشم
